loading...
جنتــــی ها
علیرضا زارعی بازدید : 56 دوشنبه 25 دی 1391 نظرات (0)

 

 

 

 

 

شب قبل ازعملیات محرم "مهدی سامع" تا بعد از نیمه شب به شناسایی رفته بود و دیر وقت خسته و كوفته برگشت و به خواب رفت. بچه‌ها كه برای نماز شب بیدار شده بودند او را بیدار نكردند چون او خسته بود و شب بعد هم باید در عملیات شركت می‌كرد. صبح برای نماز بیدار شد با ناراحتی گفت:‌ مگر سفارش نكرده بودم مرا برای نماز بیدار كنید؟ وقتی دلیلش را گفتند. آه سردی كشیده و گفت:‌ افسوس، شب آخر عمرم نماز شبم قضا شد!

علیرضا زارعی بازدید : 41 دوشنبه 25 دی 1391 نظرات (0)

یك روز دیدم دارد جایی را حفر می‌كند گفتم: چه می‌كنی؟ گفت: دارم قبر می‌كنم. من رفتم كمكش. حفره‌ای شد به عمق دو متر، طوری كه دو نفر راحت بتوانند در آن بنشینند. شب‌ها "شهید عباس صالح" با چراغ قوه می‌رفت آنجا و با خدای خویش خلوت می‌كرد چه زیبا بود ترنم عشق از لبهای او كه نجوا می‌كرد قرآن را و مناجات علی (علیه السّلام) را و دیدنی بود نماز شب و سوز نیمه شبش!

علیرضا زارعی بازدید : 106 دوشنبه 25 دی 1391 نظرات (0)

یكی از همرزمان پسرم "رامین عبقبری" تعریف می‌كرد كه رامین شب‌هایی را كه پست نگهبانی نداشت، به كسی كه نوبتش بود می‌گفت: مرا برای رزم شبانه (نماز شب) بیدار كن! چون در سنگر جا برای ایستادن نبود، "شهید رامین عبقری" نماز شب را به طور نشسته می‌خواند. در آن ‌سوز سرما جای گرم را رها می‌كرد و با آب منبع وضو می‌ساخت و نماز را با حضور قلب و خلوص نیت به جا می‌آورد.

علیرضا زارعی بازدید : 25 پنجشنبه 21 دی 1391 نظرات (0)

شهید حسین صنعتكار بسیار مقیّد به خواندن نماز شب بود. و این روحیه را در عمل به سایرین منتقل می‌كرد هر كس دو روز با حسین بود نماز شب خوان می‌شد. یكبار از او پرسیدم: شبی شده است كه از خواب بیدار نشوی؟
با تبسمی ملیح گفت:‌ یك شب از شدت ضعف و بی‌خوابی، خواب ماندم. با نیش پشه‌ای از خواب بیدار شدم. ساعت سه بامداد است. به قدری خوشحال شدم كه نهایت نداشت چرا كه یك پیك حق در قالب پشه مرا از خواب بیدار كرده بود تا نمازم فوت نشود.

علیرضا زارعی بازدید : 45 چهارشنبه 20 دی 1391 نظرات (0)

 

شب بود و همه رزمنده‌ها خواب بودند. شهید كلیم اللله فلاح نژاد برای ادای نماز شب برخاست ناگهان شیء آتش زایی را می‌بیند كه گوشه مهمات افتاده و آتش گرفته است. دلش نمی‌آید بچه‌ها را از خواب بیدار كند. پتو بر می‌دارد و با دست و پا، تند تند آتش را خاموش می‌كند. تمام دست و پا و كفش ایشان دچار سوختگی می‌شود اگر او بیدار نمی‌شد و این از خود گذشتگی را انجام نمی‌داد همه مهمات‌ها از بین می‌رفت و هم جان عزیزان رزمنده به خطر می‌افتاد.

علیرضا زارعی بازدید : 63 چهارشنبه 20 دی 1391 نظرات (1)

http://ghadiany.com/wp-content/uploads/2010/08/shahid_gomnam02.jpg

  صبح روز بعد والفجر (1) كه برای انتقال شهدا و بقیه مجروحان به منطقه رفتیم با یك صحنه عجیب رو به رو شدم. در بین شهدا، برادری بود كه دیشب مجروح شده بود. این برادر روی سجاده‌ای نشسته بود. قرآن و مهرش روی سجاده و هر دو دستش شدیداً مجروح بود. او با همین حالت شهید شده بود. از خودم پرسیدم: اینها با این وضع، نماز شبشان را ترك نكردند، ما كجای راه هستیم؟

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    ذکر ایام هفته
    پخش زنده اماکن متبرکه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 16
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 49
  • بازدید کلی : 1,795
  • جملات قصار نماز
    پیام تصادفی نماز